ستان زنجان، امروز باهمهی استان شدن، در تقسیمات کشوری، کوچکتر از شهرستان زنجان دورهی قاجاریه و اوایل دورهی پهلوی است؛ در آن دوران، طارم سفلی جزو حکومت زنجان بوده، که در سال ۱۳۲۲ شمسی، از زنجان جدا شد و به شهرستان قزوین ملحق شد. بعداز انقلاب، چندین بار، چه از آبادیها کاغذکنان و رودبار از بخشهای مربوطه جدا شده و به خاک زنجان اضافه شد و در مقابل آن چند پارچه از آبادیهای بزینهرود از زنجان منفصل و به استان همدان ملحق گردید. با تمام این الحاقها و انتزاعها، مساحت استان زنجان امروزی، کوچکتر از مساحت شهرستان زنجان در دورهی قاجاریه یا اوایل دورهی پهلوی است و بر سر راه ترانزیت ایران و اروپا از طریق ترکیه قرار گرفته است.
طارم دو قلو است. یک قل طارم سفلی است و قل دیگر طارم علیا و رودخانه قزل اوزن و سد منجل و تقسیمات کشوری میان این دو قل سال هاست که جدایی انداخته اند. آلتین کش گویا دقیقا در مرز طارم سفلی و علیا است و به لحظ تقسیمات کشوری جزء طارم سفلی محسوب می شود.
همه می دانیم که تقسیمات کشوری امری اعتباری و قرار دادی است و اگر این تقسیمات باعث ستم بر این روستا می شود نباید تعجب کرد که روستا تقاضای تابعیت طارم علیا را داشته باشد. چند سال قبل هم ۱۴ روستای منطقه چوقور تقاضای پیوستن به استان زنجان داشتند و باز هم به نظر من آن ها حق دارند.
آن قدر که ما به زنجان تعلق داریم به قزوین تعلق نداریم و یکبار باید همه با هم در این باره تصمیم بگیریم به تعبیری ما فرزندان زن دوم قزوین هستیم و به همین خاطر همیشه با بی مهری با ما برخورد می کنند. باید تصمیم بگیریم و با پیوستن به طارم علیا شهرستان طارم واحد را تشکیل دهیم.